گروه فرهنگي:حيات راديو در ايران هشتاد و چهارساله شد و عمارت ميدان ارگ ، ساختمان کهن راديو گواهي مي دهد که صاحبان صداهاي مخملين و گويندگان اخبار و اقوال چگونه توانستند حقيقت و فراغت را توامان روانه‌ي خانه و خلوت ايرانيان سازند.
راديو در سال 1319 در ايران پا به عرصه اطلاع رساني نهاد و تا هميشه فصل مهمي از زيست سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايرانيان شد. براي نخستين بار صداي حاکمان و اهل طرب نه از زبان جارچيان و در نامه و اعلان که زنده و حاضر از پس فرسخ ها و فرسنگ ها به گوش عموم رسيد و جاي نقل و تفسير باقي نماند و اين خود کم از اعجاز در عصر حاضر نداشت.شايد برآمدن زمانه ي گستردگي اطلاعات و ابزار ها و امکانهاي حيرت انگيز اطلاع رساني و انتقال سهل و سريع محتوا حضور راديو را کم رنگ و بيشتر در حکم تاريخ و خاطره نموده باشد اما نمي توان از خاطر برد که براي انسان اهل و اهلي عقل و خاطره تا هميشه پيشه در بند پيشينه است و پديده ها هم لاجرم متصل به کنيه و روزهاي رفته... راديو نخستين بار صداي نطق استعفاي رضاشاه را از فرداي اشغال ايران در جنگ دوم جهاني به گوش مردم رسانيد و متن سوگند شاه جديد و جوان را هم!  و هر دو را ذکا الملک فروغي نگاشت و در دهان شهرياران پيشين و پسين نهاد. کارکرد ديگر راديو در روزها و دهه هاي نخستين رسانيدن صدا و نواي ساز و آواز به گوش آحاد مردمان ايران زمين بود تا در ميانه ي اخبار کمي هم گوش به خنيا و خواندن از احوال يار و نيز حالت گل و ديگر چيزها بسپارند. شايد درآمدن شان هنر از مطربي و نيز محفل و مجلس خواني به سبب ورود راديو به ايران و گستره پخش اين صدا و پناه بودن آن بوده باشد. بزنگاه هاي تاريخي ايران زمين هم گاه با نمود راديويي شان در خاطره ها مانده اند. دکتر محمد مصدق در جريانات ملي شدن صنعت نفت،  نطق و اقدامات خود را از طريق راديو به اطلاع مردمان مي رسانيد و يکي از معدود صداهاي باقيمانده از ايشان همين نطق راديويي در فرداي بازگشت از دادگاه لاهه براي دفاع در برابر شکايت شرکت نفت بريتانيا از ايران بود.لندن هم پيام به شاه و کودتاچيان را به راديو فارسي بي بي سي محول کرد تا به جاي عبارت هميشگي »اينک ساعت داوزده شب به وقت لندن است« بخواند »اينک ساعت دقيقا دوازده شب به وقت لندن است« و کودتاچيان جرات و جربزه بيابند که اراده لندن در سرازير نمودن دلار و نيز برآمدن سرنيزه ها حتمي است.احمد قوام السلطنه هم در پيرانه‌سر، آن گاه که هواي نخست وزيري نمود و خواست تا بر جاي مصدق بنشيند اطلاعيه اي به راديو داد با مطلع "کشتيبان را سياستي دگر آمد" که البته انشاي مظفر فيروز بود  و سجادي نخستين گوينده راديو در ايران، آن را در راديو خواند...در ميان گويندگان سجادي به قوام نزديک بود و بشير فرهمند به نيروهاي جبهه ملي و دکتر مصدق،نخستين صدايي که پيروزي انقلاب اسلامي را به اطلاع مردم ايران رسانيد صداي شهيد محلاتي از راديو ايران حوالي ساعت چهار روز بيست و دوم بهمن ماه بود "توجه فرمائيد، توجه فرمائيد!اين صداي راستين ملت ايران است،صداي انقلاب... از دوران پرشور مبارزات قرن بيستم هرگاه ناظران و تاريخ خوانان به ياد مصر دوران جمال عبدالناصر مي افتند شايد مهم ترين نشانه و يادمان راديو صوت‌العرب معروف قاهره باشد با صداي پرطنين و حيرت انگيز امين سعيد گوينده شهيرش...  و شايد فروغ زيباتر سرود »تنها صداست که مي ماند« .
 راديو تنها صداست و تصوير را تو در خاطرت مي سازي. از لحن و مکث در صدا شخص و رخداد را زيبا،پير،مهربان يا هزار و يک چيز ديگر تصوير و تصور مي کني و اين اختيار را داري که بخشي از حقيقت را به ميل خود بسازي و روياپردازي راه بر امنيت خاطر و نيز پرواز عقل انسان مي برد و احتمالا بسيار پيش آمده که از ديدن تصوير گوينده يا صداپيشه اي که سال ها صدايش را شنيده ايم حيرت مي کنيم و معصومانه مي گوييم چقدر با باور و تخيل ما نزديک يا دور است.
به گزارش امانت به نقل از عصر ايران،گاه صداي راديو به لالايي و قرار هم مي مي ماند  که باشنيدنش در روزگار بي همدمي به خواب مي رويم و چون تنها حس شنيداري مان درگير است امکان قرار باقي جوارح و احساسات فراهم تر است.....انگار هنوز راديو صداي ارامش است و گام هاي آهسته تر زندگي..